تحولات منطقه

۱۳ آذر ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۶
کد خبر: ۶۳۲۷۳۶

تصویب لایحه‌ی آمریکایی استفاده از روغن‌های گیاهی در سوخت‌های زیستی، موجب بُروز فاجعه‌ای جهانی شده است.

فاجعه جهانی روغن پالم از کجا شروع شد؟
زمان مطالعه: ۱۷ دقیقه

به گزارش گروه اقتصادی قدس آنلاین، یک دهه پیش، دولت آمریکا مجوز استفاده از روغن‌های گیاهی را در سوخت‌های زیستی صادر کرد و به جنگل‌زدایی گسترده و افزایش ناگهانی انتشارات کربنی منجر شد. در اندونزی، به‌نظر می‌رسید ارتش زمین‌های اطرف روستایکوتاوارینگین در کالیمانتان مرکزی در جزیره‌ی بورنئو را پاک‌سازی کرده است. هیچ‌کدام از درختان قدیمی باقی نمانده بودند و فقط کُنده‌های سوخته‌شده‌ای در گوشه‌وکنار دیده می‌شدند. این پاک‌سازی کار ارتش نبود؛ بلکه روستاییان همه‌ی آن‌ها را سوزانده بودند تا راه را برای آغاز کشت گیاهی هموار کنند که برایشان سودآور بود: درخت نخل روغنی یا همان پالم.

میوه درخت نخل روغنی

جاده‌ی خاکی مشخص بود؛ اما گودال‌ها و ناهمواری‌های موجود در آن موجب تکان‌خوردن تویوتای کوچک ما می‌شد. کامیون‌ها درحالی‌که از میوه‌ی درخت نخل پر بودند، با تولید دودی سیاه درحال‌عبور بودند. درادامه‌ی مسیر به نخلستان منظمی رسیدیم؛ جایی‌که آشکارا منطقه‌ی کشت‌وزرع صنعتی نخل بود. درختان نخل روغنی که ارتفاع آن‌ها به بیش از هجده متر می‌رسد، در خاک مرطوب مناطق گرمسیری کم‌ارتفاع رشد می‌کنند. این درختان ارزش زیادی دارند. تقریبا در هر دو هفته، هرکدام از آن‌ها خوشه‌ای تقریبا ۲۶کیلوگرمی از میوه‌هایی با اندازه‌ی گردو به‌دست می‌دهند که روغنی قرمز و چسبناک و روان دربردارند. اندونزی سرشار از چوب و زغال‌سنگ است؛ ولی روغن پالم بزرگ‌ترین کالای صادراتی آن محسوب می‌شود. از دیرباز، روغن میوه و هسته‌ی نخل جزو جدانشدنی مواد مختلفی از صابون تا بستنی بوده است. باوجوداین، اکنون این ماده به عنصر بیودیزل تبدیل شده است. بیودیزل، سوختی زیستی برای موتورهای دیزلی است که تمام یا بخشی از آن از روغن گیاهی ساخته می‌شود.

نخل روغنی

وقتی به بالای تپه رسیدیم، با منظره‌ای شگفت‌انگیز روبه‌رو شدیم: تکراری بی‌انتها از قطعات کشت‌شده که بیشتر شبیه فرشی بزرگ بود. گاه‌گاهی اثری از درخت قدیمی انجیلی دیده می‌شد؛ درختانی که تا همین اواخر این بخش از زمین را احاطه کرده بودند.

راننده‌ی ما مرد ۴۴ساله بومی به نام گوستی گلامبونگ بود. او ما را به اینجا آورد تا میزان تخریب ناشی از تقاضای بیش‌ازاندازه برای روغن نخل را ببینیم. همان‌طورکه به تقاطع نزدیک می‌شدیم، نگهبانانی را دیدیم که تفنگ‌به‌دست از منطقه محافظت می‌کنند. بسیاری از گیاهان اطراف ما جدید بودند.

در اواسط دهه‌ی ۲۰۰۰، دولت‌های غربی به رهبری آمریکا تهیه‌ی پیش‌نویس مربوط‌به استفاده از روغن گیاهی را در سوخت آغاز کردند؛ حرکتی جاه‌طلبانه در مسیر کاهش انتشارات کربنی و جلوگیری از گرم‌شدن کره‌ی زمین. متأسفانه، این قوانین براساس درک کاملی از هزینه‌های زیست‌محیطی حقیقی وضع نشدند.

علی‌رغم وجود هشدارهایی مبنی بر اینکه این سیاست‌ها ممکن است اثر نامطلوبی بگذارند، این تصمیمات اعمال و موجب بروز مشکلی شدند که همچون فاجعه‌ای جهانی است. جنگل‌های بارانی مناطق گرمسیری اندونزی و به‌ویژه مناطق توربی در بورنئو مقادیر زیادی کربن را در خاک و درختان خود به‌دام انداخته‌اند. ازبین‌بردن و سوزاندن جنگل‌ها به‌منظور کاشت نخل‌های روغنی تأثیر بدی داشت و کربن بسیار زیادی آزاد کرد. تخریب وسیع جنگل‌های بورنئو موجب افزایش جهانی انتشارات کربن شد و اندونزی را به چهارمین منبع بزرگ انتشارات کربنی در جهان تبدیل کرد. به‌جای یافتن راه‌حلی هوشمندانه برای کاهش آثار کربنی آمریکا، قانون‌گذاران موجب تولید کربن بسیار بیشتری ازطریق تخریب جنگل‌ها و سوزاندن درختان شدند.

رونق بی‌سابقه‌ی روغن نخل موجب افزایش قدرت و ثروت بسیاری از شرکت‌های بزرگ منطقه شد و آن‌ها از قدرت و ثروت خود برای سرکوب منتقدان و سوءاستفاده از کارگران و تصرف زمین‌های بیشتر برای تولید روغن استفاده کردند.

مزرعه نخل روغنی

کارگری در مزرعه‌ی نخل روغنی در بورنئو

ما به محل کشت دیگری رسیدیم و نزدیک آبی توقف کردیم که به باتلاقی ختم می‌شد. این دستاوردی عجیب بود: تلاش بی‌اندازه‌ی بشر برای استخراج ذره‌ذره از ثروتِ به‌ظاهر بی‌حدوحصر زمین. این تصویر ترسناک هم بود: تلاش آمریکایی برای حفظ کره‌ی زمین که کاملا سودآور و البته کاملا فاجعه‌بار بود.

آخرین انتظار مردم از دولت جرج دبلیو بوش، ارائه‌ی پیشنهادی برای کاهش درخورتوجه مصرف بنزین بود. بااین‌حال، رئیس‌جمهور وقت آمریکا قهرمانی آب‌وهوایی نبود. پس از گرفتن دفترش در سال ۲۰۰۱، از پیمان کیوتو خارج شد و به‌دنبال هدفی بود که آن را استقلال  و امنیت انرژیمی‌خواند. وی اعلام کرد آمریکا به نفت بیگانه معتاد شده و هنوز وابستگی به سوخت منطقه‌ی خاورمیانه پابرجا است. او بر این باور بود که فناوری‌های عاری از زغال‌سنگ برق آینده را تولید خواهند کرد و سوخت‌های زیستی حاصل از اتانول ذرت و روغن‌های گیاهی تأمین‌کننده‌ی انرژی وسایل نقلیه آینده خواهند بود.

براین‌اساس در مدت دَه سال، ایالات متحده‌ی آمریکا ۳۵میلیون گالن نفت یا یک‌پنجم کل گاز و سوخت‌های دیزلی را با سوخت‌های حاصل از گیاهان جایگزین می‌کند. این موضوع گفته نشد؛ ولی آشکار بود که برای صنعت کشاورزی آمریکا نیز خوشایند بود؛ صنعتی که سال‌ها برای پژوهش‌های اتانول و سوخت‌های زیستی پیشرفته درحال‌لابی‌کردن بود. مجلس هم این کار را تحسین و از آن حمایت کرد. در شب سخنرانی رئیس‌جمهور آمریکا، تیموتی سرچینگر که از تلویزیون داشت این سخنرانی را تماشا می‌کرد، با خود گفت چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ سرچینگر حقوقدانی بود که با صندوق دفاع از محیط‌زیست کار می‌کرد. او نقصی جدی در این موضوع مشاهده کرد که پیشنهاد رئیس‌جمهور به‌نفع تغییرات اقلیمی است.

سرچینگر می‌دانست اغلبِ زمین‌های کشاورزی غرب آمریکا زیرکشت رفته‌اند. افزایش تولید سوخت‌های زیستی به زمین‌های کشت‌شدنی بیشتری نیاز داشت؛ خیلی بیشتر از زمین‌های موجود در آمریکا. این به‌معنای ایجاد تغییر در کشورهای دیگری بود که زمین‌های جنگلی بی‌استفاده داشتند. وقتی جنگل‌ها ازبین بروند، زمین‌های جدید برای کشاورزی فراهم خواهد شود و البته، میزان چشمگیری کربن وارد اتمسفر خواهد شد.

جنگل‌ها تا ۴۵درصد از کربن سیاره را خود نگه می‌دارند و مخصوصا درختان قدیمی، کربن بیشتری حفظ می‌کنند. وقتی این درخت‌ها قطع شوند، بیشترِ آن کربن آزاد می‌شود.

دانشمندان و حقوقدانانی که تأثیرات محیطی را مطالعه می‌کنند، اغلب از تجزیه‌وتحلیل چرخه‌ی حیات کربن (Life-Cycle Analysis) برای تعیین مقدار کربن حذف‌شده یا آزادشده در محیط برای محصولی خاص استفاده می‌کنند. بااین‌حال، در این نوع محاسبه بخشی از انتشارات حاصل از تولید سوخت‌های زیستی به‌حساب نمی‌آیند؛ زیرا ظاهرا برای آن‌ها تصحیحی انجام می‌گیرد: گیاهان هنگام رشد، کربن اتمسفر را جذب می‌کنند و کارشناسان سوختی این کربن را از انتشارات حاصل از لوله‌ی اگزوز کم می‌کنند. به این محاسبه «توازن صفر» می‌گویند.

در شرایط ایده‌ال که زمین‌های کشت‌نشده برای نخستین‌بار کشت می‌شوند، این تعادل واقعا اتفاق می‌افتد. ذرت با رشدش کربن را جذب می‌کند و وقتی به‌عنوان غذا یا سوخت مصرف شود، آن کربن را به هوا بازمی‌گرداند. شایان ذکر است نتایج این تجزیه‌وتحلیل در وضعیت حقیقیِ استفاده از زمین با مشکل روبه‌رو است.

تخریب جنگل ها برای کاشت نخل روغنی

تقریبا در تمام دنیا کشت ذرت یا سویای بیشتر برای تولید سوخت‌های زیستی به زمین‌های زراعی بیشتری نیاز دارد و این امر به‌نوبه‌ی خود نیازمند ازبین‌بردن گیاهانی است که روی آن زمین‌ها روییده‌اند. درنتیجه‌ی این کار، مقادیر عظیمی از کربن وارد هوا می‌شود و خبری از توازنی نیست که در کتاب‌ها از آن سخن می‌گویند.

هنری واکسمن، نماینده‌ی حزب دموکرات‌ها از کالیفرنیا که ریاست چندین تلاش بی‌نتیجه برای ایجاد قوانینی برای مبارزه با تغییرات اقلیمی را برعهده داشته است، به طرح بوش مشکوک بود. باوجوداین، او می‌دانست یکی از جنبه‌های مهم بحث کاهش انتشارات گازی، یافتن پاسخی برای این سؤال است که چه چیزی باید جایگزین سوخت‌های حمل‌ونقل شود. تغییر چندین‌هزار نیروگاه برق به‌سمت استفاده از انرژی‌های بادی و خورشیدی و هسته‌ای به‌اندازه‌ی کافی مشکل است. این کار سال‌های زیادی زمان می‌برد. بااین‌حال، تبدیل بیش از صدمیلیون دستگاه خودرو و کامیون موجود در آمریکا به زمان بیشتری نیاز دارد و در همین حین، این وسایل نقلیه ۲۸درصد از انتشارت کربنی آمریکا را تولید خواهند کرد.

کامیون ها در مزرعه نخل روغنی

کامیون‌هایی که بارهای هشت‌تنی از میوه‌ی درخت نخل روغنی را جابه‌جا می‌کنند

چند ماه پس از سخنرانی بوش، مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکا پیش‌نویس لایحه‌ای را تهیه کردند که درنهایت، به‌عنوان قانون استقلال و امنیت انرژی مطرح شد. علاوه‌بر ملزم‌کردن سازندگان خودرو برای بهبودبخشیدن استانداردهای سوختی، این لایحه استانداردهای سوخت‌های تجدیدپذیر را گسترش داد و تولیدکنندگان را به ترکیب روغن‌های گیاهی با سوخت‌های دیزلی و استفاده از اتانول ذرت و قند در بنزین ملزم کرد.

دستاوردهای موردانتظار چشمگیر بود. تغییر به‌سمت مصرف سوخت‌های زیستی این امید را می‌داد که انتشار ۴.۵میلیارد تن کربن در سه دهه متوقف شود؛ زمانی معادل پارک‌کردن تمام خودروهای آمریکا برای بیش از هفت سال. این قانون تأثیر به‌سزایی داشت. تولید سوخت بیودیزل در آمریکا از ۲۵۰میلیون گالن در سال ۲۰۰۶، به بیش از ۱.۵میلیارد گالن در سال ۲۰۱۶ رسید. واردات بیودیزل به آمریکا از حدود صفر به بیش از صدمیلیون گالن در ماه رسید.

روغن نخل روغنی

همان‌طورکه بازار سوخت برای رفع نیاز سوختی آمریکا تمام روغن سویا را به‌سمت خود می‌برد، صنعت غذا نیز سویا را با گیاهی ارزان‌تر جایگزین کرد: روغن نخل که از مالزی و اندونزی می‌آمد. قانون‌گذاران هرگز پیش‌بینی نکرده بودند طرح آن‌ها که با هدف کمک به آب‌وهوا با همکاری کشاورزان آمریکایی ایجاد شده بود، موجب تغییر اندونزی می‌شود و تهدیدی بزرگ برای جنگل‌های مناطق گرمسیری کره‌ی زمین به‌وجود می‌آورد. وقتی روغن نخل اندونزیایی وارد بازارهای غربی شد، این دقیقا همان چیزی بود که اتفاق افتاد.

مردمی که نمی‌توانند از حقوقشان دفاع کنند

ویلمار، شرکت بزرگ سنگاپوری که تقریبا نیمی از تجارت روغن نخل جهان را دراختیار دارد، در سال ۲۰۰۷، این شرکت اعلام کرد میزان تولید بیودیزل را به چهار برابر خواهد رساند. در اندونزی، مقام‌های دولتی از بانک‌ها خواستند وام‌های سنگینی به پروژه‌های مرتبط‌با روغن نخل اختصاص دهند. آنان متعهد شدند در پنج سال بتوانند ۵.۹میلیارد گالن سوخت زیستی تولید کنند. افزون‌براین، آن‌ها اعلام کردند اندونزی بیش از سیزده‌میلیون جریب جنگل را برای تولید نخل تبدیل خواهد کرد.

تخریب جنگل در بورنئو

برای تحقق‌یافتن طرح اندونزی مسئله‌ی مالیکت زمین باید حل می‌شد. برای ایجاد مبنایی قانونی، دولت اندونزی در دهه‌ی ۱۹۸۰ سیستم اشتراک تجاری زمین ایجاد کرده بود. ازلحاظ تئوری، این سیستم به روستاییان اجازه می‌داد به ازای دریافت بخشی از سود، این سندِ توسعه را امضا کنند. باوجوداین، در عمل بسیاری از روستاییان می‌گفتند اغلب شرکت‌ها با لابیگری و پرداخت رشوه از این کار امتناع می‌کردند.

وقتی ویلمار گفت بیش از دویست‌هزار جریب زمین را در مناطق اطراف روستای گوستی گلامبونگ خریده است، این ادعا نشانی برای دیگران بود که آن‌ها هم عجله کنند. شرکت سالیم‌گروپ یکی از شرکت‌های بزرگ اندونزیایی اعلام کرد سیزده‌میلیون دلار برای دویست‌هزار جریب زمین در شرق و مرکز کلیمانتان پرداخت می‌کند.

هنگامی‌که شرکت‌های بزرگ درحال‌گسترش منطقه‌ی کشت و الوار خود بودند، موجب ایجاد جاده و رونق ساخت‌وساز و هجوم کالاها به آن مناطق شدند و مشاغلی نیز ایجاد کردند. گلامبونگ نیز به‌مدت دو سال با شرکت غیرمجاز روغن نخل همکاری و در عملیات کاشت میلیون‌ها نهال درخت نخل در زمین مشارکت کرده بود.

میوه نخل روغنی

میوه‌ی نخل که کارگری در مزرعه‌ای در سینتانگ آن را برداشت می‌کند. روغن خام برای پخت‌وپز و تولید سوخت‌های زیستی استخراج و به خارج از کشور فرستاده می‌شود

صاحب شرکت گلامبونگ مهاجری چینی به‌نام بامیتاما بود. خانواده‌ی بامیتاما با فعالیت‌های معدن‌کاری و الوار ثروت زیادی جمع‌آوری کرده بودند و بامیتاما نخل‌های خود را به کارخانه‌های مرتبط‌با ویلمار می‌فروخت. با رشد گیاهان بامیتاما، مسئولت گلامبونگ نیز آغاز و او مسئول روابط‌عمومی عملیات محلی بامیتاما شد. درحین انجام این کار متوجه شد بسیاری از صاحبان زمین پول مقررشده را نگرفته‌اند. او وقتی به سندهای بیشتری از شرکت دست یافت، متوجه شد در قراردادهای جدید، بزرگان روستا با سودهای کمتری توافق کرده‌اند. نظر او این بود بزرگان روستا که اغلب با هدایای شرکت‌ها تطمیع می‌شدند، به‌دنبال منافع مردمشان نبودند و مردم نیز متوجه این اوضاع نمی‌شدند. کسی برای حقش مبارزه نمی‌کرد؛ زیرا تقریبا کسی خواندن یا نوشتن نمی‌دانست. گلامبونگ در نقش خود به‌عنوان مسئول روابط‌عمومی گاهی اوقات نیز مسئول تحویل هدایایی به مقام‌های محلی بود که کاملا آنان را راضی‌ می‌کرد. بااین‌حال، مقام‌های بامیتاما می‌گویند مطابق‌با قوانین ضدرشوه‌خواری عمل کرده است.

با به‌جریان‌افتادن پول، توسعه نیز آغاز شد. از سال ۲۰۰۷ تا سال ۲۰۱۴، امتیازات مربوط‌به نخل در کلیمانتان به بیش از سه‌برابر رسید. فقط بامیتاما حدود ۳۷هزار جریب زمین را هرساله زیر کشت نخل می‌برد. در سراسر اندونزی، تخریب جنگل‌ها برای ایجاد فضای کاشت درختان نخل باسرعت ادامه داشت. به‌زودی، مزارع کشت نخل در تمام جهات کوتاوارینگین وسعت یافت.

تخریب جنگل

گلامبونگ ما را به اقامتگاه خانواده‌اش برد تا جعبه‌ای پر از کاغذ را از آنجا بردارد. پس از خروج بامیتاما در سال ۲۰۱۱، گلامبونگ رئیس یکی از گروه‌های کوچک مالی در روستا شده بود. با دسترسی به برخی اسناد او متوجه شد چگونه کارفرمای سابقش در سال‌های اولیه‌ی شکوفایی روغن نخل بر روستا حاکمیت پیدا کرده بود. با بررسی پرونده‌ها او نسخه‌هایی از سه قرارداد را پیدا کرد که این شرکت به بانک ارائه داده بود. در هرکدام از این قراردادها، سیاهه‌ای از امضا به‌چشم می‌خورد که ظاهرا به صدها روستایی مربوط بود؛ روستاییانی که با گروه‌های کوچک مالی زیرنظر شرکت توافق کرده بودند که آن گروه‌های مالی زمین آن‌ها را بگیرد و نظرات آن‌ها را به بانک منتقل کند. گلامبونگ به ردیفی طولانی از نام‌ها اشاره کرد. او گفت بسیاری از این مردم نمی‌توانستند بخوانند یا بنویسند. او از برخی افراد موجود در فهرست پرسیده بود و آن‌ها به او گفته بودند این برگه را قبلا ندیده‌اند و امضاهای موجود امضای آن‌ها نیست.

چند نمونه از امضاها هم مربوط‌به افرادی بود که قبل‌ازاینکه شرکت‌های روغن نخل آغاز به‌کار کنند، از دنیا رفته بودند. سازمان داوطلبانه‌ای به‌نام میزگردی درباره‌ی روغن نخل پایدار (RSPO)درحال‌بررسی ادعاهای گلامبونگ است. مسئولان بامیتاما گفته‌اند نکته‌ی مشکوکی درباره‌ی معاملات آن‌ها وجود ندارد و شرکت رضایت روستاییان را گرفته و قراردادهای بانکی آن‌ها هم موجود است.

کارگر کارخانه روغن نخل

کارگری درحال‌تخلیه‌ی بار میوه‌ی نخل در کارخانه

کشف گلامبونگ او را درباره‌ی صنعتی بدگمان کرد که تمام هستی‌اش را پای آن گذاشته بود. وعده‌ها به ناامیدی تبدیل شد و او و دیگران حس کردند که دارایی‌های واقعی‌شان را به دیگران واگذار کرده‌اند. این موضوع واقعا تکان‌دهنده بود.

تیموتی سرچینگر یک سال را برای تحقیق درباره‌ی تقاضای زمین‌های کشاورزی صرف کرد و در فوریه‌ی۲۰۰۸ و درست دو ماه بعد از امضای بوش پای قانون تولید و استفاده از سوخت‌های زیستی، او و هشت پژوهشگر دیگر یافته‌هایشان را در نشریه‌ی‌ Science منتشر کردند. سرچینگر و همکارانش به‌دنبال تعیین این بودند که چگونه افزایش تقاضا برای سوخت‌های زیستی می‌تواند موجب تغییر کاربری زمین‌ها شود. براساس محاسبات آن‌ها، تأثیرات استفاده از زمین چنان زیاد خواهد بود که اتانول اصلا نمی‌تواند برای آب‌و هوا بهتر باشد؛ بلکه درنتیجه‌ی این کار، میزان انتشارات گازی بسیار بیشتر خواهد شد.

چطور چنین چیزی ممکن است؟

در تجزیه‌وتحلیل معمولی چرخه‌ی حیات کربن، تنها انتشارات کربنیِ درگیر در زنجیره‌ی تولید و استفاده از سوخت درنظر گرفته می‌شود: کربن تولیدشده دراثر احتراق سوخت، کربن حاصل از کار تراکتور در مزرعه، کربن تولیدشده در عملیات تهیه‌ی کود و... . با این نوع محاسبه، سوخت‌های زیستی مبتنی بر روغن‌های گیاهی بسیار مفیدتر از سوخت‌های نفتی هستند و میزان انتشارات کربنی را تا ۸۰درصد کم می‌کنند.

فرضی که در این نوع محاسبه پنهان شده، این است که زمین نامحدودی دردسترس است. سرچینگر در مقاله‌ی بعدی خود استدلال می‌کند افزایش تولید سوخت‌های گیاهی باید به‌وسیله‌ی یکی از این سه راه جبران شود: کاهش مصرف غذا و افزایش بهره‌وری زمین‌های موجود و ایجاد زمین‌های جدید. در تجزیه‌وتحلیل معمولی، انتشارات حاصل از تخریب زمین‌های غنی از کربنی درنظر گرفته نمی‌شود که درختان در آن رشد کرده‌اند.

جرمی مارتین، کارشناس سوخت و سیاست گفت قبل‌ازاینکه پژوهش سرچینگر منتشر شود، اهمیت تغییر کاربری زمین نادیده گرفته شده بود. مارتین گفت:

این واقعا تکان‌دهنده بود. دانشمندان اقلیمی ابتدا بر سر این مسئله توافق کرده بودند که استفاده از زمین عامل مهمی است و باید درنظر گرفته شود؛ اما در آنجا ناگهان از این مسئله چشم‌پوشی شد.

پیش‌بینی چگونگی استفاده‌ی مردم از زمین ممکن است مسئله‌ساز باشد. دانشمندان از مدل‌های پیچیده‌ای برای تعیین تأثیرهای متقابل بین قیمت کالاها، پوشش گیاهی، محتوای کربن آن پوشش گیاهی، استفاده از سوخت، شرایط آب‌وهوایی و وضعیت سیاست جهانی استفاده کردند.

درنظرگرفتن اثر جایگزینی که نشان می‌دهد چگونه کالاهای تعویض‌شدنی، مانند روغن نخل و روغن سویا دراثر تغییرات قیمتی ممکن است جایگزین هم شوند، مسئله‌ای مهم بوده است. برای مثال، قانون آمریکایی سوخت‌های زیستیبرای حمایت از کشاورزان سویا و ذرت وضع شد و نه تولیدکنندگان روغن نخل. بااین‌حال، آمریکا افزایش واردات روغن نخل خارجی را آغاز کرد. دلیل اصلی این بود که بخش عمده‌ای از تولیدات سویای محلی که زمانی در صنعت غذا استفاده می‌شد، به‌سمت بخش سوخت رفت.

سازمان حفاظت از محیط‌زیست آمریکا برای مدل‌سازی و پیش‌بینی میزان کربن حاصل از سوخت‌های زیستی با استفاده از سه مدل معتبر و تصاویر ماهواره‌ای زمین‌های کشاورزی سرتاسر جهان با جدیت تلاش کرد. نتایج نشان داد تغییر کاربری زمین‌ها اثر زیادی روی مقدار انتشارات کربنی می‌گذارد. درحقیقت، وقتی تغییرات زمین درنظر گرفته شوند، مزایای اقلیمی مصرف سوخت‌های زیستی به‌کلی ناپدید می‌شوند.

کارخانه روغن نخل

کارخانه‌ی روغن نخل PT Murini Sam-Sam

گفتنی است این یافته‌ها نیز تأثیری نداشتند و به‌سرعت صنعت کشاورزی به‌سمت مبارزه‌ای برای حفظ تعهدی رفت که مدت‌ها برای ایجاد آن تلاش کرده بود. آن‌ها با لابیگری از سازمان حفاظت از محیط‌زیست خواستند اثر غیرمستقیم تغییر کاربری زمین را رها کند. آن‌ها از پژوهش‌هایی حمایت کردند که نشان می‌دادند این سازمان درباره‌ی این اثر برآورد بیش‌ازاندازه کرده است. با گذشت زمان، سازمان قانون نهایی خود را در اوایل سال ۲۰۱۰ منتشر کرد. این‌بار مدل‌های آن‌ها نشان می‌داد تأثیرات حاصل از تغییر کاربری زمین ناچیز است.

این کارها همه فریب‌کاری بود

بعدازاینکه شرکت‌های روغن نخل کنترل زمین‌ها را به‌دست آوردند، پاک‌سازی آغاز شد. سریع‌ترین روش استفاده از بیل مکانیکی به‌منظور کندن درختان و سوزاندن بقایای آن‌ها بود. در سال ۲۰۱۵، آتش از کنترل خارج شد. کلیمانتان و بیشترِ اندونزی به‌دنبال این فعالیت‌ها با ابرهایی از دود و خاکستر پوشانده شدند که از صدها مایل آن‌سوتر نیز مشاهده می‌شد. ماهواره‌های ناسا بیش از ۱۲۰هزار نقطه‌ی داغ را شناسایی کردند. میزان دود و خاکستر به‌حدی بود که حتی مردم کشورهای سنگاپور و تایلند صورت‌هایشان را با ماسک پوشاندند.

سوزاندن جنگل ها در بورنئو

دود چنان زیاد بود که هواپیمای حامل زنزی سوهادی، یکی از فعالان محیط‌زیست در اندونزی نتوانست در فرودگاه پانگ‌کالانبان فرود آید و البته، روز بعد هم همین‌طور شد. سوهادی قصد داشت نزدیک‌تر بیاید؛ درست در قلب شعله‌ها.

آتش‌سوزی جنگل‌ها رویداد هرساله‌ی اندونزی است؛ اما مقام‌های ناسا گفتند آتش‌سوزی‌های امسال شدیدتر و ناگوارتر از همیشه بوده‌اند. مردم اندونزی تحت‌تأثیر مستقیم استنشاق دود هستند و همیشه تعداد زیادی از آن‌ها به این علت روانه‌ی بیمارستان‌ها می‌شوند. پژوهشگران برآورد کرده‌اند این آتش‌سوزی‌ها به مرگ ناگهانی صدهزار نفر منجر شده و ظاهرا هم این آتش‌سوزی‌ها قرار نیست متوقف شود. سوهادی نگران است که این فعالیت‌ها موجب بروز فاجعه‌های ناخوشایندی شوند.

روغن نخل

تجمع مواد اضافی روی سطح روغن پخت‌وپز درجه‌دو استخراج‌شده از میوه‌ی درخت نخل روغنی در کارخانه‌ای در سینتانگ

آنچه سوهادی و همکارانش متوجه شدند، تنها جنگل‌زدایی و تهی‌دستی نبود؛ بلکه به‌نظر می‌رسید حفره‌ای در یکی از بزرگ‌ترین مخازن کربن در آن منطقه ایجاد شده باشد. با هر چرخش موتورسیکلت‌ها و قایق‌های موتوری‌، قطعات مربوط به کُنده‌های سوخته‌شده به‌شکل زغال‌ از زمین بیرون می‌آیند. سوختن خاک خشک و فرسوده‌ی سرشار از کربن این بخش از بورنئو ادامه خواهد داشت و مقادیر عظیمی از دی‌اکسیدکربن را وارد اتمسفر خواهد کرد.

وضعیت این زمین‌ها به‌شکلی است که دراثر کمبود اکسیژن در آن‌ها، میکروارگانیسم‌های تجزیه‌کننده‌ی مواد گیاهی نمی‌توانند به‌آسانی در آن‌ها فعالیت کنند. بنابراین، این مواد کربنی لایه‌لایه روی‌هم جمع می‌شوند و به ماده‌ی سیاه‌رنگ سرشار از کربنی تبدیل می‌شوند که در بخش زیرین آب رسوب می‌کنند و اگر برای چندصدمیلیون سال دست‌نخورده باقی بمانند، به زغال‌سنگ تبدیل می‌شوند.

پس از تخریب زمین در چنین منطقه‌ای، خاک‌های توربی قرارگرفته درمعرض هوا، کربن زیادی برای دهه‌ها و حتی قرن‌ها وارد اتمسفر می‌کنند. تأثیر تخریبی زمین‌های توربی اندونزی درست در همین مقداری که درحال‌حاضر اتفاق افتاده، تقریبا برابر آثار حاصل از هفتاد نیروگاه بزرگ زغال‌سنگی است.

در سرتاسر جهان، زمین‌های توربی حجمی از کربن را در خود حفظ می‌کنند که معادل ۲۱درصد از کل کربن خاک زمین است. درحال‌حاضر، فقط زمین‌های توربی اندونزی بیش از پانصد مگاتن دی‌اکسیدکربن در هر سال منتشر می‌کنند. جنگل‌های توربی درمقایسه‌با دیگر جنگل‌های مناطق گرمسیری جهان، دوازده برابر کربن بیشتری نگه‌داری می‌کنند و تخریب آن‌ها یکی از تهدیدهای بزرگ‌ برای زمین به‌شمار می‌رود.

مرکز جهانی جنگل زراعی دریافته که میزان انتشارات حاصل از بیودیزل تولیدشده برپایه‌ی زمین‌های توربی چهار برابر بیشتر از سوخت نفتی است. در سال ۲۰۱۱، دولت اندونزی مناطق جنگلی زیادی را به‌عنوان مناطق حفاظت‌شده اعلام کرد. در سال ۲۰۱۳، شرکت ویلمار متعهد شد زمین‌های توربی را وارد صنعت نکند و دیگر شرکت‌ها هم سرانجام از این موضع پیروی کردند.

بی خانمان شدن اورانگوتان ها در اثر تخریب جنگل ها

تخریب جنگل‌ها موجب بی‌خانمانی و مرگ جانورانی نظیر اورانگوتان‌ها شده است

در اوایل ژوئیه، من به کلیمانتان سفر کردم تا درباره‌ی شایعه‌ای تحقیق کنم که می‌گفت عملیات درخت‌بری غیرقانونی در زمین‌های توربی هنوز درحال‌انجام است. گلامبونگ مرا در باغ پشت هتل ملاقات کرد. او خیلی آشفته بود و می‌گفت که او را تعقیب کرده‌اند. جایمان را عوض کردیم تا از افرادی دور شویم که او مشکوک بود ممکن است به حرف‌های ما گوش دهند. زندگی گلامبونگ از زمان روکردن مدارکی علیه بامیتاما درباره‌ی تصرف زمین‌ها مانند گذشته نبود. شرکت، او را به اختلاس متهم و در سال ۲۰۱۶ بازداشت کرد. تا قبل‌ازاینکه ثابت شود مدرکی برای جرم‌های او وجود ندارد و تبرئه شود، وی به‌مدت شش ماه در زندان ماند.

قبیله بومی در بورنئو

اعضای قبیله وهی‌دایاک که درحال‌انجام مراسم آغازینی درحال‌عبور از کنار تانکر روغن نخل هستند

شرکت‌های نخل درحال‌قدرت‌گرفتن هستند. در سال ۲۰۱۴، نقش قاضی ارشد اندونزیایی به‌همراه سه تن از همکارانش در رسوایی بزرگ رشوه‌خواری مرتبط‌با زمین‌های نخل در بورنئو آشکار شد. چند سال بعد، نقش فرماندار کلیمانتانی نیز درباره‌ی اعطای زمین‌ها به شرکت‌هایی مشخص شد که در انتخابات او را حمایت کرده بودند.

بعدازظهر، گلامبونگ ما را به‌سمت پارک ملی تانجانگ پوتینگ برد. این پارک یکی از مناظر زیبای اندونزی است که گونه‌های زیادی از موجودات زنده را در خود جای داده است. این پارک هم از تأثیرات توسعه‌ی نخل در امان نمانده بود و جانوران و گیاهان زیادی در آن درحال‌نابودی بودند.

منبع: زومیت

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.